به گزارش خبرنگار اجتماعی حیات، شرایط تغییرات اقلیمی، گرما و خشکسالی در ایران، اینبار دامن بزرگترین دریاچه دنیا را گرفت و طبق یک پیش بدبینانه از سازمان حفاظت محیط زیست، «در شرایط بدبینانه تراز آب دریای خزر ۱۸ متر کاهش داشته است.» در دیماه سال ۹۹، مقالهای در نشریه معتبر نیچر منتشر شد که این میزان عقب رفتگی ۱۸ متری آب دریای خزر را تا پایان قرن ۲۱ دانسته بود!.
در این شرایط نمیتوان از برداشت بیرویه آب خزر توسط همسایگان این دریاچه غافل ماند، امری که شاید به اندازه یک قرن و در مدت ۲۰، تراز دریاچه را کاهش داده است. همانطور که امید صدیقی، سوی مدیرکل دفتر بررسی و مقابله با آلودگیهای دریایی سازمان حفاظت محیط زیست گفته است: «لازم است حقآبه رودخانهها را تامین کنیم البته رودخانههای ایران پنج درصد آب رودخانه دریای خزر را تامین میکند اما رودخانه ولگا است که تامین کننده ۸۵ درصد آب دریای خزر است. در نتیجه با روسیه باید تعامل و هماهنگی بیشتری داشته باشیم. قزاقستان و آذربایجان هم رودخانههایی دارند که به خزر میریزد و باید با همه تعامل کنیم.»
در این شرایط سالهاست کشورهایی، نظیر ترکمنستان و قزاقستان، دو کشور ساحلی خزر با نصب دستگاههای شیرینکننده آب خزر را با انتقال به شهرهای ساحلی مصرف میکنند. اما در ایران و برای انتقال آب خزر به فلات مرکزی، جنجال بسیاری توسط کارشناسان و نمایندگان استانهای شمالی به راه افتاد و آنها از کاهش آب این دریاچه ابراز نگرانی میکردند، اما حالا فاجعهای از آن سوی مرزها، دریای خزر را تهدید میکند.
در این شرایط مهدی زارع، کارشناس اقلیم و زلزله به خبرنگار حیات، گفت: آینده دریای خزر بهشدت و تمهیدات کشورهای حاشیه آن بستگی دارد و گرنه این خزر نیز به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار میشود.
وی افزود: همکاریهای منطقهای، مدیریت پایدار منابع، حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار، از جمله عواملی هستند که میتوانند آینده این دریا را تحت تأثیر قرار دهند. در این شرایط از عوامل مخرب در کاهش آب دریای خزر می توان به تغییرات اقلیمی، با افزایش دما، کاهش و تغییر الگوهای بارندگی، فعالیتهای انسانی، از جمله سدسازی، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب با افزایش جمعیت و توسعه صنایع در حوضه آبریز دریای خزر، آلودگی آب در ساحل، تغییرات زمینساختی، نوسانات طبیعی تراز آب اشاره کرد.
در این میان، سدسازی روی رودخانه ولگا، به عنوان بزرگترین رودخانه اروپا و مهمترین منبع تامین آب دریای خزر، یکی از عوامل اصلی کاهش تراز آب این دریاچه محسوب میشود.
بنا به گفته زارع، این مساله عواقب زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی گستردهای را به دنبال داشته و همکاریهای منطقهای را برای مدیریت پایدار منابع آب این حوضه ضروری ساخته است. وی افزود: دولت روسیه، با سدسازی برروی این رودخانه، دبی ورودی به دریای خزر را کاهش داده و این کاهش دبی، به دلیل ذخیره آب در پشت سدها و استفاده از این آب برای مصارف کشاورزی، صنعتی و شهری است. همچنین چون این کشور درگیر جنگ با اوکراین است،با سد سازی برروی ولگا و استفاده بیشتر از منابع آب برای جبران کمبود واردات کشاورزی ناشی از تحریمهای غربی اقدام می کند.
از سوی دیگر، این کارشناس اقلیم و زلزله در ادامه گفتههایش خاطرنشان کرد: ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم خاورمیانه، همواره تلاش کرده است تا از طریق دیپلماسی آب، حقوق خود در استفاده از منابع مشترک را حفظ نموده و روابط سازندهای با همسایگان خود در این حوزه ایجاد کند. تاریخچه مذاکرات و قراردادهای آبی ایران با کشورهای همسایه نشان میدهد که این موضوع همواره یکی از مهمترین محورهای گفتگوها و توافقات دوجانبه بوده است که منجر به انعقاد قراردادهای شده است. این قراردادها عمدتاً به موضوعاتی همچون تقسیم آب رودخانههای مرزی، سدسازی و مدیریت منابع آب زیرزمینی مشترک میپرداختند. با این حال، اجرای کامل و موفق این توافقات همواره با چالشها و اختلافنظرهایی همراه بوده است.
نظر شما